بسم الله الرحمن الرحیم
در محضر اساتید و بزرگواران و سروران حقیر خیلی احساس شرمندگی می کند که وقت گرانبهای عزیزان را تلف کند آن هم در موضوع خاص فرمایشات رهبر عظیم الشان مان در این چهل سالگی. حالا چون عزیزان امر فرموده اند، بنده از باب امتثال امر مطالبی را عرض می کنم. ان شاء الله خداوند توفیق دهد و از لطف و کرمش جبران کند، بالاخص ازتواضع بزرگواران بهره میبریم .
در مورد خود بیانیه :
اول : باید توجه کرد که کلام، در چه جایگاهی است ؟ چون این در تحلیل مسائل، قابل توجه است، که کلام کِی بیان میشود ؟ در چه شرایطی بیان میشود ؟از چه شخصیتی صادر میشود ؟ در چه موضوعی مطرح میشود ؟ سیاق این کلام چه هست ؟همه ی اینها دلالت دارد بر اهمیت مطالب که باید توجه داشت .
توجه دارید به خودِ آغاز پیروزی (انقلاب) در جایگاه خودش و خودِ چله که امسال برای چهله عنایت ویژه بود . «چهله انقلاب» مطلبی هست، که قابل توجه است که اگر یک حرکتی ، یک امری ، یک عملی چهل روز یا چهل ماه یا چهل سال اگر عمری را گذر کند ، این درتثبیت حقیقت خود ، در تاثیر ظهور قوای باطنی خود ، در به فعلیت رساندن اسرار در عالم قوه خود ، در پایه بودن بر ادامه این راه و این کار و این عمل در روند خود ، یک تاثیرات خاص خودش را دارد. حالا بگذریم که این یک موضوع خاصی است در اهمیت چله در آثار وبرکت آن که وقتی انقلاب این چهل سال با آن قدرت و اقتدار در برابر ناملایمات و توطئه هایی که حتی بعضی از این توطئه ها ، ابر قدرتی را ساقط می کرد و بعضی از این توطئه ها حتی ابر قدرت هایی را با همه پشتیبانی ها ساقط می کرد ، از اینها گذر کند و مستقیم القامه بایستد ، خود این مطلب پیامهایی دارد که احتیاج به یک جلسه ویژه خودش را دارد.
درباره شخصیتِ مقام معظم رهبری
همچنین این پیام از شخصیتی صادر میشود که وقتی زندگی این شخصیت را مطالعه کنیم، فقط متخصصین در هر رشته، بُعدی از ابعاد این شخصیت را میتوانند در حد ظرفیت خود بشناسند ، این هم باز مطلب قابل توجهی است. شخصیتی که از دامان کدام شخصیت پرورش یافته ؟ از همان بچگی، از قبل از تولد و از سلاله رسول خدا که امام امت بر آن اشاره داشتند ، از حیث تربیتی از حیث تحملات بسیار سخت زندگی از همان دوران کودکیش از حیث علمیت از حیث جهاد و …. هر کدام را که نگاه میکنیم همه در اوج بودند ، در مسئله جهاد ، در ورود به میدان جنگ حتی در جنگهای چریکی و یا منظم و یا نامنظم ، در فضاهای حوزوی در فضاهای هنری در رشته های مدیریتی در تمام ابعادش از اوج خودش تا پایین ترین مراتب ، در هر تک تک اینها که خود یک بعدی از ابعاد وجودی چنین شخصیتی است. اینها یک طرف و اینکه انسان در این امواج و در این ابعاد نلغزد و بتواند یک شخصیت ثابتی را در تمام شرایط و قضایا داشته باشد ، اینها یک بحثهایی است از حیث مطالعات شخصیتی که هر چه در آن غوطه ور بشویم، در نهایت باید اظهار عجز بکینم که چنین شخصیتی ، همه اش در میدانهای عملیاتی نه صرفا نظری و تئوری. به هر حال تا برسیم به مقام ولایت و شخصیتی که ولایت ایشان را خبرگان بالاتفاق آنطور تایید بکنند و آنطور بزرگان و صاحب نظران و اولیای الهی تمجید بکنند. انسان فقط حیران است در عظمت چنین شخصیتی که فقط باید اذعان کند که عاجز هستیم درک کنیم این بیانیه از چه شخصیتی صادر می شود. و جمع بندی این انقلاب از آن روزی که از صفر شروع شده تا امروز این یک جمع بندی قابل توجهی است که از روزی که از صفر شروع شد، البته پیدا است که این از حیث شکل گیری از صفر شروع شده است و الا از حیث مبانی و جوهری، همان ادامه راه انبیا ع است که در خود بیانیه به آن اشاره شده است و در نهایت خط سیر آینده در این بیانیه مطرح می شود که سیاق کلمات طوری است که کلمه کلمه آن ها جا دارد باز شود و به یک دوره تدریس نیاز دارد که کلمه کلمه این بیانیه، مطالب باز شود برای اینکه در موضوعات مختلف به اجمال و اشاره گذشته شده است و لذا محال است که در این چند دقیقه کوتاه این بیانیه تحلیل و بررسی شود .
در نهایت می توان عرض کرد که این بیانیه اگرچه فرمایشات این مرد الهی در تمام دورانش حتی در دوران قبل از انقلاب که فرموده است با اینکه امروز رهبر است هیچ تناقضی در این ها وجود ندارد و در تحلیل این قضیه یک تحلیل جالبی است در دوران قبل از انقلاب و در دوران حکومت و ریاست جمهوری و دوران رهبری و دوران تبعید و .. در تمام مقطع زندگی صحبت هایش را که کنار هم بگذاریم تناقضی به وجود نیاید این یک مطلب قابل توجهی است.اگر چه همه ی آن ها می توانند سند باشند اما جایگاه این بیانیه به لحاظ شرائط خودش با مختصر توضیحاتی که داده شد از گذشته و جمع بندی انقلاب تا آینده ها می تواند یک سندی باشد که آن را فعالان سیاسی و فرهنگی و اجتماعی می توانند، پیش رو بگذارند و بر اساس آن برنامه ریزی ها و حرکات خودشان را تنظیم نمایند و جا دارد که بر اساس این بیانیه فعالین فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و .. یک دور بر اساس این بیانیه یک جمع بندی را در میدان عملیاتی خود داشته باشند و برنامه های بعدیشان را بر اساس این بیانیه تنظیم کنند این مختصر اشاره ای بود در خصوص جایگاه این بیانیه که جایگاه یک سخن به اهمیت آن سخن توجه می دهد.توضیح و تحلیل این بیانیه را در این مدت کوتاه نمی توان به طور کامل ارائه کرد و بنده به عنوان نمونه به چند نکته از عمق کلمات این بیان نورانی اشاره می کنم.
درخشنده ترین جمله در بیانیه
یکی از کلماتی که عرض شد با نگاه در جوهره کلام که در اینجا به کار می رود ما آن ها را با ضریب بالا به توجه معنا بزنیم و تلقی نشود که یک کلمه و سخنی آمد و گذر کرد با آن توجه، یکی و البته بالاترین و مهم ترین کلامی که در این بیانیه بسیار می درخشد و همه آن ها در شعاع آن درخشش خیره کننده قرار گرفته امید به ظهور حضرت و توجه به ظهور حضرت و اتصال این انقلاب به تمدن بزرگ اسلامی و آماده شدن برای ظهور حضرت حجت است که مطلب در این بیانیه خیلی درخشنده است و جا دارد انسان مرتبا آن را چندین بار بخواند و روحیه و امید و انرژی و حرارت و قدرتمندی و تمام توان خود را از آن تغذیه کند. خطاب به جوانان می فرمایند: «دهه های آینده، دهه های شماست و شما هستید که باید کار آزموده ( هر یک از این واژه ها جای بحث دارد) و پرانگیزه از انقلاب خود حراست کنید و آن را هرچه بیشتر به آرمان بزرگش که ایجاد تمدن نوین اسلامی و آمادگی برای طلوع خورشید ولایت عظما ارواحنا فداه است نزدیک کنید.»
این مطلبی است که قابل توجه است، ارتباط اینکه بزرگان در آن سطح که اگر بخواهنند در خصوص ظهور حضرت مطلبی را بیان فرمایند بلحاظ رعایت خیلی از محظورات و خصوصا اینکه در روایات ممنوع شده است ورود بر این حقیقت بزرگ؛ لذا با یک اشاره و کنایه و ایماء و گریز حاشیه ای، از آن رد می شوند و این خودش برای اهل معرفت مطلبی نیست که از آن ساده گذر کنند.
ماهیّت انقلاب
مطلب دوم اینکه این انقلاب، ماهیتش را تعریف کرده اند و اینکه ماهیّت انقلاب چیست؟ عبارت هایی که در این بیانیه آمده است اشاره به مشکلاتی در جامعه دارد اینکه بعضی ها، همه جا این عبارت بیانیه را پر کرده اند که انقلاب اسلامی همواره آماده تصحیح خطاهای خویش است و با عبارت درشت بعضی از این موارد را پر کرده اند، این قابل توجه است. اگر با نظر حسن ظن نگاه کنیم این گروه ها نظرشان این باشد که این انقلاب چقدر ارزشمند است و چقدر عاشق حق است که حاضر است که اشتباه ها و خطاهای خود را بپذیرد. دربرابر اصلاح لجباز نیست، چرا که این از ویژگیهای دیکتاتورها و مستبدین و روحیه های قلدر است که هیچ وقت اشتباه خود را نمی پذیرند وبراشتباه خود و خطاهای خود اصرار هم می ورزند. لجاجت هم می کنند.حالابا این نگاه حسن ظن بکنیم که این مطلب را درشت کرده اند اینطور از میان این همه مطالب مهم، مطالب فوق العاده تعیین کننده، جهت دهنده در این بیانیه این دوتاکلمه را همه جا بزرگ کرده اند برفرض اینکه حسن ظن داشته باشیم، مطلب همین هست. اگرسوء ظن هم بشود این هم که دیگر واضح هست. اگر مگس این طرف و آن طرف را میگردد و یک جایی پیدا میکند که متناسب شرایط تغذیه ای اوست بدون اینکه درست بفهمد که این عبارتهایی که دراین بیانیه آمده جایگاه خطا واصلاح خطا از چه قراراست که ان شاالله اگرتوفیق شد در این جلسه و اگر نشد درفرصتهای بعد.
اگر به ماهیت انقلاب توجه شود اگرخطاهایی هم مورد نظرهست، خطاهای شکلی هست و خطای شکلی با توجه به ماهیت عمل را نمیشود بعنوان خطا از زاویه انحراف نگاه کرد؛ مثلا : اگر انگشتری که ازجنس طلا است شکلش تغییر کرد بر فرض کج شد، خرد شد، هروضعی پیدا کرد، گفته نمیشود تو سطل آشغال بینداز؛ اگر چنین مطلبی گفته شود طرف در جواب مثلا می گوید : فقط شکلش عوض شده. خطاهایی که بیان می شود اولا؛ ماهیت آنکه مورد نظر هست قابل بررسی است وثانیا؛ همچنین اینهایی که موردنظر هستند ازچه نوع خطاهایی هستند؟ ثالثا؛ این خطاها ازکجا نشأت گرفته؟ رابعا؛ این خطاها چطورشده پیش آمده است؟ همه اینها درخود بیانیه آمده که با آن خطایی که مورد نظر بعضی از مغرضین است که درشتش کرده اند کاملا متفاوت است. موضوعی که آماده تصحیح خطاهاست این موضوع بحث مستقلی را میطلبد که معلوم شود تا این خطاها اولا چی هستند؟ کدام موارد هستند؟ چطورشده؟ عللش چی بوده؟ در ادامه این خطاها چه اتفاقی افتاده؟ نسبت آن درروند انقلاب چه بوده؟ و مسائل دیگری که باز جا دارد در آن بحث شود که ما یک مختصر اشاره ای به تعریف ماهیت انقلاب میکنیم. برای همه چیز غیر از شعارهای جهانی، فطری، درخشان و همیشه زنده انقلاب اسلامی میتوان طول عمر مفید و تاریخ مصرف عرضه کرد؛ شعارهای جهانی این انقلاب دینی از این قاعده مستثنی است و هرگز بی مصرف و بی فایده نخواهند شد زیرا فطرت بشر درهمه عصرها با آن سرشته است؛ آزادی، اخلاق، معنویت، عدالت، استقلال، عزت، عقلانیت، برادری هیچ یک به یک نسل ویک جامعه مربوط نیست تا در دوره ای بدرخشد و در دوره ای دیگر افول کند، هرگز نمیتوان مردمی را تصور کرد که از این چشم اندازهای مبارک دلزده شوند. هرگاه دلزدگی پیش آمده از رویگردانی مسئولان ازاین ارزشهای دینی بوده نه از پایبندی به آنها و کوشش برای تحقق آنها. بحث ماهیت عبارت اخرای همان فرمایش حضرت امام راحل هست که این انقلاب را یک حرکت فطری انسانها معرفی میکند واین همان هست که حضرت ابراهیم علیه السلام دعوت مردم به خدا را، توجه به فطرت آنها و به فطرت آسمانها و زمین توجه میدهد و همان هست که قرآن انسان را دستور میدهد که باید توجه تان را به دین فطری بکنید. این قسمت ازمعنای تعریف ماهیت شعارهای انقلاب یک نگاه عمیقی به انسان می دهد که وقتی انسان انقلاب را با آن نگاه توجه بکند دیگر هیچوقت درعمل به وظایف انقلابی آن را جدای ازدین، فطرت، تزکیه نفس و تربیت نفس نخواهد دید. فعالیت خالصانه و مخلصانه دراطاعت اوامر ولی امرمسلمین دریک انقلابِ حرکتِ فطری خودش یک میدانهای پیچیده سیر تربیت نفس را به انسان باز کرده؛ البته دراین بیانیه عبارتهای جالبی هست که این معنا را خوب باز میکند و آنچه را که در ظاهر تضاد تلقی میشد به برکت انقلاب وسیله تربیت زیبا قرارمیگیرد که باز این یک بحث مهمی است که اساسا هدف خلقت درهمین عالم هم همین بوده و هست که در درگیریها این تربیت نفس بصورت جدی و واقع بینانه وضعیتش ظهور و بروز بکند تا شخص در فضای عملیاتی جدی قرار نگرفته صرفا یک مرحله لایه ذهنی و فکری خود را میگذراند که براین امر، آیات و روایات و سیره انبیا و اوصیا علیهم السلام و مخصوصا سیره بزرگان دینمان دراین برهه های زمان اثبات کننده این حقیقتی است که ان شاالله درجای خود این سرفصل مفصل بحث بشود.
این نگاه انسان را آرام می کند و یک آرامش ثابتی در فرد ایجاد می کند که اگر در کنار تحصیل و تربیت فردی وارد میدان های سخت مجاهده ای در این انقلاب قرار بگیرد مطلقا نگران نیست که عمرم ضایع شد و یا اینکه خدای نکرده کاری بیهوده انجام داده ام؛ ای بسا حقی است که در کوتاهی در این وظایفی که امام امت رهبر عظیم الشانمان به جوانان می کند که در جاهای متعددی معلوم می شود خطابش به جوانان است.
این جمله با آن خواص تکوینی و طبعی و وضعی خودش و همچنین با آن ویژگی هایی که در خطاب به جوانان هست یکی از موارد مهمی است که نباید این خطابها را به دیگر جوانان معطوف داشت و بلکه خودمان را بعنوان یک جوانی که درآن بهره میبریم هم مخاطب آن قرار دهیم و نسبت به آن وظائف بعنوان یک امر مولا توجه کنیم و برای آن برنامه ریزی داشته باشیم. اگر تا دیروز این خطاب مستقیم نبود شاید تلقی این بود که خوب من که حالا جوان هستم و تجربه ندارم و فعلا در مسیر تحصیلم اما وقتی با آن عبارت هایی که آمده اینطور مستقیم مورد خطاب قرار می گیرد مطلبی است که قابل توجه است.
در بخش دیگری از این بیانیه توجهی است به یک روش حرکت که خصوصا بعد از پیروزی و تثبیت انقلاب مورد اختلاف بعضی از گروها قرار میگرفته که در دو کلمه اما جهت دهنده و تعیین کننده بیان شده است. دو اندیشه ای که مرتبا از هم می خواهند فاصله و زاویه بگیرند در حالیکه زاویه گرفتن این دو طرز تفکر در آینده منشا خطرات و مصیبتهایی است که معظم له در اینجا آن را جهت داده است « میان جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی تضاد و ناسازگاری نمی بیند بلکه از نظریه نظام انقلابی تا ابد دفاع می کند»؛ زاویه و فاصله این است که به مرور برخی می گویند ما فقط باید جوشش انقلابی داشته باشیم و به اصطلاح باید نهضتی و جنبشی باشیم قانون بی قانون، مسئول بی مسئول اینها دیگر به درد نمی خورد ما باید وارد صحنه بشویم تمام کارها را باید انقلابی پیش ببریم؛ این یک نگاهی است که گاهی ظهور و بروز دارد.
نگاه دوم این است که خیر، کشور قانون دارد حضرت امام آن زمان حتی یک سال را مخصوص قانون تعیین کرد و در همه چیز باید به قول حضرت آقا مُرّ قانون باید رعایت شود و هر کار و اتفاقی جدای از قانون انجام شود ربطی به انقلاب ندارد و یک کار ضد انقلابی است.همین مطلب را یک عده عنوان کرده و می خواهند دست و پای نیرو های حزب اللهی و انقلابی را ببندند و به بهانه ی قانون امور مبنایی انقلاب را تعطیل کنند و این در جامعه دو قطب تضاد عجیبی دارد که تحت این عنوان پیش می رود اگرچه ظهور واقعی در بیرون گه گاهی اتفاق می افتد اما آن طور که از روش فعالیت های گروه های سیاسی پیداست و همچنین از محتوای روش های تربیت نیرویی که برای تشکیلاتشان می کنند و از روش تربیت نیروهای آن ها پیش بینی می شود منتظر یک فرصتی هستند که قبل از اینکه دشمن بکوبد اینها همدیگر را بکوبند؛ کما اینکه از طعنه زدن ها در فضای مجازی متاسفانه گاهی ترشحاتی از این دو حرکت مضر ظهور و بروز دارد که حضرت آقا در این بیانیه برای هر دوی اینها یک جهت مشخص تعیین می فرماید که مبادا افراد در این دو نگاه، سوء استفاده گرایانه اگر نگوییم انحرافی پیش بروند و قطب بندی بکنند.
خیلی مطلب قابل توجهی است، جوشش انقلابی و نظم سیاسی و اجتماعی، تضاد و ناسازگاری نمی بیند. پس چطور باید تربیت شد؟ چطور تشکیلات را جهت داد؟ چگونه نیرو سازی و تربیت کرد که پس از مدتی نه به اصطلاح بی حساب و کتاب فعالیت بشود و نه به نام کار انقلابی افرادی را که نمی خواهند بدون قانون کار کنند و به قانون احترام میگذارند را بکوبند و تهمت بزنند. آن هایی هم که قانون مدارند معنای قانون را درست بفهمند و تخصصی در قانون و بخش نامه ها و آیین نامه ها استفاده کنند.
در یک اداره ای یک مشت افرادی جمع می شوند به هوای نفس خودشان چهارتا آیین نامه درست می کنند می برند به زیر مجموعه که قانون قانون، در حالی که خود این ضد قانون است این آیین نامه و بخشنامه بر اساس کدام ماده قانون مدون شرعی کشور است؟ باید این ها را جواب بدهند. هر بخش نامه و آیین نامه که از موقعیت سوء استفاده کند و یا کسی جایی یک مشت بخشنامه مغرضانه برای دست و پا بستن ابلاغ کند به هوای اینکه من دستور صادر می کنم پس قانون شد و دست و پای یک حرکت نورانی را بگیرید و بعد بگوید اگر تکان بخورید خلاف قانون کردید این طور نیست این ها اصول دارد، قانون تعریف دارد.
به هر حال جا دارد به یک سر فصل مستقلی که این موضوع دقیقا بررسی شود و تعریف روشنی از قانون، قانون بودن قانون، تفسیر های مربوط به آن، مبانی تدوین بخشنامه ها، آیین نامه ها، اساس نامه ها و مسائل دیگر از مطالبی است در جامعه که از نکته های قابل توجه فعالان فرهنگی و سیاسی است که حضرت اقا در این جا به این نکته توجه دادند که اگر ما این دوتا را درست بشناسیم خواهیم دید که هیچ تضادی با هم ندارند ولذا این یک مطلبی است که برای درست شناختن انقلاب و نظم سیاسی که در وقت خودش باید باز شود.
الگوی انقلاب
یک مطلب هم مربوط به الگوی انقلاب است که اشاره می فرماید که این انقلاب از هیچ جایی الگو نگرفته البته در شکل نه در ماهیت که ماهیتا همان ادامه دهنده راه انبیاء است و در شکل گیری از صفر شروع کرده و هیچ الگویی را نپذیرفته است. چرا حضرت آقا در این بیانیه به این نکته اشاره دارد؟ برای اینکه یک عده از افکار التقاطی که در بحث بین قانون و انقلاب اختلاف ایجاد می کنند و استنادات آن ها به بینش های مارکسیستی است که از اول هم بوده، حتی قبل از انقلاب خوف این بود که در این کشور یک انقلاب مارکسیستی اتفاق بیافتد که البته علامه طباطبایی(ره) در کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم بینش های خطرناک را پنبه شان را باز می کند و خیلی زیبا این ها را روشن می کند و شهید مطهری در پاورقی آن مطالب علامه را به زیبایی باز کرده و آنقدر روشن کرده که حتی یک دانش آموز دبیرستانی هم می تواند این ها را بفهمد. آن موقع که در دانشگاه ها این نفوذ خطرناک را بود امام(ره) در انقلاب، این حرکت را به دنیا اثبات کرد که این انقلاب ما هیچ ربطی به روشهای انقلاب های مارکسیستی و فرانسوی و روسیه ای و هندی و … ندارد کسی فردا نگوید ما نمونه این انقلاب را در هندوستان و فرانسه و روسیه که در آن اوائل خیلی ها می خواستند شباهت هایی درست کنند با انقلاب مارکسیستی که باز یک بحث خیلی خاص خودش را دارد. اگرچه الحمدلله به برکت پیروزی انقلاب این بینشها و خطرات مهلک که می خواستند بر پیکره انقلاب وارد کنند و هر گروهی انقلاب را برای تشکیلات خودش تلقی بکند، امام(ره) در همان روزهای اول با آن ظرافت های مدیریتی، صلابت مدیریتی، نورانیت ایمانی و عبودیت الهی نه برای ملت بلکه برای همه دنیا و همه گروه ها بدون استثنا اثبات کرد که این انقلاب از هیچ گروه و اندیشه و روش انقلابی مدل برداری نکرده؛ مدل و شکل حرکتش منحصرا از خود این انقلاب بوده و برگرفته از ایمان، معرفت و از اسلام ناب بوده و این یک مطلبی است که هنوز هم در نگاه های فتنه گران این مسائل را ول کن نیستند که حضرت آقا توجه به آن داده؛ که این مطلب قابل توجهی است.
«هیچ تجربه ی پیشینی و راه طی شده ای در برابر ما وجود نداشت و لذا بدیهی است که قیام های مارکسیستی و امثال آن نمی توانست برای انقلابی که از متن ایمان و معرفت اسلامی پدید آمده است الگو محسوب شود. انقلابیون اسلامی بدون سر مشق و تجربه آغاز کردند و ترکیب جمهوریت و اسلامیت و ابزارهای تشکیل و پیشرفت آن جز با هدایت الهی و قلب نورانی و اندیشه بزرگ امام خمینی (ره) به دست نیامد». حالا به عنوان نمونه این تکه از متن را خواندم تا عنایت داشته باشید که این بیانیه کلمه کلمه اش یک مجموعه ای است از قضایای این چهل سال از شروع صفر انقلاب که در روش حکومتی و مدیریتی و شکل گیری و ماهیتی از هیچ انقلابی الگو برداری نکرده است. این باز شود که چگونه در روند کارها این اندیشه ها دخالت داشتند و زمینه نفوذ شدند و مطالبی دیگه ای که میگذریم.
گلایه های مقام معظم رهبری
یک گلایه ای هم که حضرت آقا دردمندانه و دغدغه مندانه در عین حال خیلی مهربانانه بیان فرموده اند سریع میخوانیم و رد می شویم انشاالله خود عزیزان مطلب را میگیرند بنده فقط میخوانم و میگذرم.
میفرمایند: آن را نعمت خدا و هشدار به صاحبان حرف های بی عمل می شمرد. این یک مطلب. در جای دیگر می فرمایند: «برای برداشتن قام های استوار در آینده باید گذشته را درست شناخت و از تجربه ها درس گرفت اگر این راه مورد غفلت شود دروغ ها بجای حقیقت خواهند نشست. این ها هشدارهای پیش روی ما است که بایستی توجه کرد.» دروغ ها بجای حقیقت خواهند نشست و آینده مورد تحدیدهای ناشناخته قرار خواهد گرفت.( تهدیدهای ناشناخته مورد توجه است). دشمنان انقلاب با انگیزه قوی (ما هی میخوابیم می گوییم حالا حوصله ندارم ولی دشمن همچنان با انگیزه کار می کند) تحریف و دروغ پردازی درباره گذشته و حتی زمان حال را دنبال می کنند ( حالا با حضور شاهدان عینی که هنوز نسل جنگ و نسل انقلاب کلا در کشور پایان نیافته و خود حضرت آقا شاهد عینی قضایا است رزمندگان ما و فرماندهان جنگ وسرداران شاهد عینی قضایای انقلاب و جنگ بودند حالا با وجود این شاهدهای عینی اینقدر دارند پررویانه گذشته انقلاب را تکذیب می کنند و زیبایی ها را اینطور دارند قلع می کنند این هشداری است که بعد از پنجاه سال دیگر چه می شود؟ نسل های بعد چه می شود؟ حتی زمان حال را دنبال می کنند و از پول و همه ابزارها برای آن بهره میگیرند) رهزنان فکر و عقیده و آگاهی بسیار هستند حقیقت را از دشمن و پیاده نظامش نمی توان شنید. ( این پیاده نظام مطلبی است که باید در این بیانیه بر آن توجه کرد).
در بخش دیگری از بیانیه می فرمایند: بدانید که اگر بی توجهی به شعار های انقلاب و غفلت از جریان انقلابی در برهه های از تاریخ چهل ساله نمی بود ( که متاسفانه بود و خسارت بار هم بود) بی شک دست آوردهای انقلاب بسی بیشتر از این و کشور در مسیررسیدن به آرمان های بزرگ بسی جلوتر از این بود بسیاری از مشکلات کنونی کشور وجود نداشت.
در یک بخش دیگر از همین سیاق و فرمایش که در واقع گلایه و رنج نامه است به نوعی اما در عین حال خیلی مهربانانه : رویش های انقلاب بسی فراتر از ریزش ها است و دست و دل های امین و خدمت گذار به مراتب بیشتر از مفسدان و خائنان و کیسه دوختگان است ( این ها بودند این ها نمیگذارند این ها مشکل ساز هستند).
در یک عبارت دیگر می فرمایند : جوانان عزیز در سراسر کشور بدانند که همه راه حل ها در داخل کشور است این که کسی گمان کند که مشلات اقتصادی صرفا ناشی از تحریم است و علت تحریم هم مقاومت ضد استکباری و تسلیم نشدن در برابر دشمن است پس راه حل زانو زدن در برابر دشمن و بوسه زدن بر پنجه گرگ است خطایی نابخشودنی است این تحلیل سرا پا غلط هرچندگاه از زبان و قلم برخی غفلت زدگان داخلی صادر می شود اما منشا آن کانون های فکر و توطئه خارجی است که …
برای ما این ها کد هستند وظیفه ها و برنامه ریزی برای زمان پیش روی ما هستند همین حرکت های عزیزان که بصیرت آفرینی همراه با تربیت نفس و با مهارت افزایی با علمیت، مبنای کار و فعالیت قرار داده اند در واقع همان اطاعتی است که در این بیانیه آمده است.
سبک زندگی
آخر فرمایششان درباره سبک زندگی : سخن لازم در این باره بسیار است آن را به فرصتی دیگر وا می گذارم و به همین جمله اکتفا می کنم که تلاش غرب در ترویج سبک زندگی غربی در ایران (مثلا نمونه اش این جشن تولد گرفتن یک بی لیاقتی با امکانات دولت در مکان و شرائط خاص به نام چهره ی رسمی جامعه و بدعت در آن شرائط خاص می خواهد سبک زندگی به ما یاد دهد این ها نکاتی است که دردمندانه و جهت دهی مبارزات رو برای خودش …
سبک زندگی غربی در ایران زیان های بی جبران اخلاقی و اقتصادی و دینی و سیاسی به کشور و ملت ما زده است مقابله با آن جهاد همه جانبه ( با خونه خوابیدن نمی سازد) و هوشمندانه ( نه احساساتی به نام انقلابی بودن ونه خموشی به نام مُرّ قانون) می طلبد که باز چشم امید در آن به شما جوانان است.
انشاالله خدا توفیق دهند بتوانیم مضامین بیانیه را آنطور که لایق است فهم بکنیم و برای خشنودی قلب نازنین رهبر عظیم الشانمان و دلسوزان انقلاب و بزرگان دینمان، مراجع و فقهای عظام و همه دست اندر کاران و مسئولان دلسوز به اسلام و در راس آنها خشنودی آقا امام زمان علیه السلام قرار بدهد صلواتی ختم بفرمایید.
©تمام حقوق این سایت برای ندای پاک فطرت محفوظ می باشد