آقایی که در دوره کودکی با دستگاهی بازی کرده و چیزی به چشمش پرت شده و چشمش کور شده و دیگر چشم سالم ندارد، حالا وقتی میگویی شما یک عضوی داشتی با این خصوصیات، هرچه از این چشم برایش صحبت کنی، یک چیز خیالی است. حتی داشتن این چشم هم یادش نمیآید؛ در حالی که با همین چشم با آن دستگاه، بازی کرده است و چشمش درآمده است. اما هر چه میگویی، فقط یک مُشت خیالات در ذهن او میآید. چون این حواس ظاهری ما محسوس است.
وقتی در کودکی بر اثر بیمراقبتی از پنجره داشتم میافتادم و نزدیک بود فلج بشوم و در ۲۰ سالگی هم مثل ۳ سالگی باشم و در گوشه اتاق بیفتم! و حتی چیزی نمیفهمیدم ،کسی آمده و مرا برداشته تا از پنجره نیفتم، اگر مادر هم نباشد، دیگران (زن همسایه و …) مراقبند. این یک چیز محسوس است.
©تمام حقوق این سایت برای ندای پاک فطرت محفوظ می باشد